یادداشتی از احمدعلی افتخاری:

رسالت تربیت ایجاد رابطه‌ای صحیح بین خود، خدا و جهان است

رسالت تربیت ایجاد رابطه‌ای صحیح بین خود، خدا و جهان است

رسالت خطیر تربیت ایجاد تعادل بین نیازها و گرایش‌هاست. ایجاد رابطه‌ای صحیح بین خود، خدا و جهان است.

به گزارش خبرنگار مهر، یکی از بنیادی‌ترین مباحث علوم انسانی و ارزنده‌ترین مباحث اجتماعی که با بیش‌تر رشته‌های علمی نیز پیوند ناگسستنی دارد و در اخلاق، رفتار، سازندگی، خودسازی و جامعه‌سازی به عنوان پایه‌های اساسی و گاهی به عنوان نتیجه‌ پربار مباحث ارزش‌مند انسانی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد، بحث تربیت است.

۱. سرآغاز

پر واضح است که نیک‌بختی فرد، خانواده و جامعه، تکامل و رشد و تعالی انسان‌ها، پیش رفت جوامع انسانی، سلامت روح و جان آدمی، همه و همه به مسأله‌ تربیت و پرورش نیکوی مردمان مربوط می‌شود. اگر انسان‌ها با روش‌های درست تربیت آشنا گردند، هدف داری، ارزش و اهمیت و جای‌گاه آن را بدانند، به ابعاد، محتوا و جهت‌گیری‌های آن آگاهی یابند و در رسیدن به ارزش‌های اخلاقی و هنجارهای رفتاری بکوشند، خود و جامعه را به آرایه‌های اخلاقی بیارایند و بایسته‌ها و نابایسته‌ها را بشناسند، در سایه‌سار این سازندگی و آراستگی، به کرامت و عزّت نفس و استقلال آدمي از علقه‌ها و علاقه‌هاي دنيايي و پویایی می‌رسند. که هدف اساسی همه‌ دعوت‌گران الاهی و آموزه‌های وحیانی(کتب آسمانی) در تحقّق این آرمان ارزنده بوده که آدمی در مسیر فطرت گام بردارد و با خودسازی به مقام شایسته‌ بندگی نایل آید و انسان كامل محصول اين تربيت است.

۲. تربیت چیست؟

آیا علم است؟ چون دارای موضوع و هدف و روش است و جریان رشد، اخلاق، و رفتار آدمی را در زندگی با روش‌های علمی کنترل و ارزیابی می‌کند! آیا فن است؟ زیرا جریان رشد و بالندگی نیروهای گوناگون آدمی با فنون و مهارت‌های ویژه‌ای تحت مراقبت است! آیا هنر است؟ چون توجه به ظرافت‌ها، لطافت‌ها، ریزه‌کاری‌ها، دوباره ساختن‌ها، سازمان دادن‌های ضروری زندگی آدمی دارد! آیا خدمت است؟ چون می‌کوشد فرد و جامعه را سودمند و شایسته گرداند و به حقیقت آدمی برساند و با اصل بندگی آشنا سازد، نجات بخشد از نابایسته‌ها و به نیک بختی‌ها ره‌نمون سازد![۱]

۳. تعریف تربیت

از نظر واژه شناسی، مفهوم تربیت در بحث کلیات گذشت، اکنون به تعریف اصطلاحی واژه‌ تربیت می‌پردازیم که عبارت است از: «به وجود آوردن دگرگونی‌های مطلوب و سودمند و ثمربخش در انسان یا محیط زندگی او به جهت ساختن و شکفتن توان مندی‌های آدمی. یا پروردن نیروهای جسمی و روحی انسان برای رسیدن به کمال مطلوب و انتقال شیوه‌ نگرش، ارزش،‌اندیشه و احساس و رفتار یک جامعه به آیندگان».[۲]

به عبارتی تربیت، رفتار و عملی است که می‌کوشد پرورش استعدادها و نیروهای (جسمانی، روانی و عقلانی) انسان با تلاش و هم راهی خود تا به منتهای کمال نسبی خود و به میزان تاب و توان خود رسیدن را به ارمغان آورد!‌ وسرانجام، فرد و جامعه را به شایستگی، رشد و بالندگی و پیش رفت برساند.

۴. امکان تربیت

بهترین برهان بر امکان چیزی، وقوع آن است. در مسأله‌ تربیت هم سفارش‌های زیادی بر خویشتن‌داری، مراقبت نفس «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ»[۳] «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ»[۴] و آیات پرشمار دیگر و برنامه‌های سازنده و آموزنده‌یارائه شد از سوی خدای متعال، نشان‌گر این حقیقت است، نه تنها امکان بلکه ضرورتی بدون تعطیل است، که امام علیg می‌فرماید: «ایُّهَا النّاس تَوَلّوا من اَنفُسِکُم تَأدیبُها و اِعدِلوا عَن ضِراوةِ عاداتِها»[۵] ای مردم خودتان عهده‌دار تربیت نفس خود باشید و نفس را از کشیده شدن به سوی هوس‌ها و عادت‌های ناروا بازدارید و در نامه‌ای چنین نگاشته: «فنفسکَ نَفسکَ فَقد بیَّن اللهُ لک سَبیلکَ...»[۶] «زنهار! زنهار! در تربیت و سازندگی خود بکوش، زیرا خداوند راهی را که باید بروی، بر تو روشن ساخته است...»

اگرچه امروزه در تربیت گیاهان، حیوانات و بسیاری از موجودات می‌کوشند و به سودمندی آن در حوزه‌های مختلف رسیده‌اند و غفلت از این مهم را هیچ خردمند و مسؤولی نه تنها نمی‌پذیرد بلکه از مهم‌ترین واقعیت‌های نظام هستی می‌داند.

۵. تربیت‌پذیری انسان

نظام تربیت در نظام هستی، واقعیتی است ساری و جاری، که همه چیز را می‌توان برای شکفتن و سودمندی و... پروراند. نه تنها انسان، بلکه حیوانات و گیاهان را نیز می‌توان با روش‌های تربیتی، پرورش داد و به برخی از هدف‌ها و ارزش‌ها سوق داد و در میان موجودات هستی، انسان به خاطر فطرت خدایی و تأییدات درونی تربیت و گرایش‌ها و کنجکاوی‌های او در پرتو عقل و تدبیر و عواطف انسانی و الگوپذیری و... از سایر موجودات تربیت پذیر‌تر بوده و به اشارتی پند می‌پذیرد اگر هوش‌یار باشد. امام علی(ع) می‌فرماید: «فَاِنَّ العاقِلَ یتَّعِظُ بالآداب...»[۷]

۶. اهمیت و ارزش تربیت

جایگاه والا و ارزش تربیت در زندگی، بسته به موضوع آن است که انسان است و از باارزش‌ترین آفریده‌هاست، مقام جانشینی و کرامت و اشرفیت دارد نسبت به سایر آفریده‌ها، از این رو، همه‌ فضیلت‌ها، ارزش‌ها، بایسته‌ها و سجایای اخلاقی و... به وجود آن بسته است و آدمی هرچه دارد از امتیازات و برتری‌ها، در سایه‌سار تربیت است. می‌تواند کودکی خود را با وضع کنونی‌اش مقایسه کند! تلاش‌گران این عرصه را با روی‌گردانان از امر تربیت بسنجد، مقام و جای‌گاه، اعتبار و ارزش ایشان را در نزد انسان‌ها، جامعه‌ها و چه بسا آفریدگار حکیم بنگرد، آن‌چه بر قدر و قیمت آدمی افزوده، تنها تربیت است! امام علی(ع) می‌فرماید: «الآدابُ حُلَلٌ مُجَدِّدةٌ» تربیت و آداب ارزش‌مند اخلاقی لباس فاخر و زینتی است.[۸] «لامیراثَ کَالاَدب».[۹]

۷. وظیفه‌ تربیت

رسالت خطیر تربیت در سازندگی جسم و جان و آفرینندگی توان‌مندی‌های نظام‌مند و ساختن و سازمان دادن به نیروها و استعدادهای پیدا و پنهان است[۱۰] ایجاد تعادل بین نیازها و گرایش‌هاست. ایجاد رابطه‌ای صحیح بین خود، خدا و جهان است. تا انسانی بسازد براساس معیارهای ارزشی، شناخت زیبا، انتخاب برتر، سودمند، در پی تعالی، کرامت و عزّت نفس و باور خدایی! وظیفه‌اش معنی دار کردن زندگی است، تا چرایی‌ها و برپایه‌ای آن، چگونگی‌های زندگی را پاسخی در خور دهد! بین ظرفیت‌های وجودی و دغدغه‌های زندگی و تجربه‌های آدمی، تعادل ایجاد کند و با انتخاب مسیر و راه‌نما و مقصد و مقصود، بتوان از رنج‌ها و بلاها و آزمون‌ها گذشت و زمین گیر نشد! چه بسا وظیفه‌اش بیان و طرح این مسأله است که برای خود و دیگران چه بخواهیم؟!

۸ . موضوع تربیت

موضوع تربیت به طور خاص، انسان است، با همه‌ ابعاد وجودی‌اش‌، روح و جسم، ماده و معنی، مرکب از جنبه‌های مادی و ملکوتی با روح الاهی! تحول پذیر، شعورمند، با اراداه، مسؤولیّت پذیر،‌ اندیش‌مند، توان‌‌مند برای صعود یا سقوط! "موجودی شتاب زده، سرکش، نافرمان، ناسپاس، غفلت زده است و نا آگاه، بنده‌‌ی نفس است و هوا و شیطان، جلوگیری کننده از نیکی‌ها، بخیل، آزمند، دارای آرزوهایی بس دراز و بی‌حساب و ناتوان" «اشاره به آیات کانَ الانسانَ عَجُولاً، کَفوُراً، قَتُوراً، لَیَطغی، ضَعیفاً، منّاع لِلخَیر و...» امّا با فطرتی خداآشنا، گرایش به پاکی و نیکی، عدل و داد، فداکار و ایثارگر، با جلوه‌های عالی و ملکوتی!

زمینه‌های تکاملی او در تن و روان است، در تن از آب و خاک و نطفه... تا جنین و کودک و سرانجام انسان کامل! و در جنبه‌ روان، از چشم و گوش و قلب، درک و فهم دارد با حواس ظاهر و باطن و ره‌یافت‌هایش او را به درجه‌ای از کمال می‌رساند که در وهم ناید!‌بلکه، رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند!

۹. هدف‌داری تربیت

منظور از اهداف، یعنی نقطه‌هایی که ما قصد رسیدن به آن‌ها را داریم،‌ یعنی پس از رویش وجود، جریان تحول وجود از جریان فکری(اسلام) تا جریان روحی (ایمان) تا جریان رفتاری (تقوا) تا جریان تدبیر مردمان(احسان و اصلاح) تا جریان بلوغ عرفان(توسّل و اعتصام) از اهداف کلّی تربیت است یعنی آفریدگار حکیم اراده فرموده با آموزه‌هایش، با فرستاده‌هایش، انسان را از نقطه‌ی ایستایی‌اش به نقطه‌ی مورد نظر (مقام بندگی و عبد صالح شدن) برساند و این یعنی نجات فرد از ناآگاهی به دانایی، از تاریکی‌ها به نور و پرورش خودآگاهانه و ایجاد تعالی! یعنی اصلاح خواسته‌ها، ارزش‌ها، نگرش‌ها و گرایش‌ها، دین و دنیا، مادّه و معنا و رساندن به کمال بی‌نهایت!

علامه در این‌باره می‌فرمایند: «نقطه‌ نهایی از آفرینش انسان‌ها، همان تشریع دین و به دنبالش تطهیر الاهی است «ما يُريدُ اللّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لكِنْ يُريدُ لِيُطَهِّرَكُمْ»[۱۱] و این کمال انسانی است که خدا و عقل به سوی آن دعوت می‌کنند. هرچند که از همه‌ بشر دعوت شده تا به سوی آن حرکت کنند ولی تربیت یافتن به تربیت دینی، تنها در افراد ویژه‌ای به نتیجه می‌رسد و آنان را به درجه‌ کامل از طهارت نفس می‌رساند».[۱۲] پس هدف تربیت در ایجاد آمادگی برای خوب زیستن،‌ اندوختن برای رسیدن به جاودانگی است، با فهم این معنا که هرکه در گرو کار و کرده‌ خویش است و میزان تکلیف به میزان توان است. از این رو می‌توان هدف‌ها را در چهار جهت دسته بندی کرد:

در رابطه با خود، خدا، انسان و جهان.[۱۳]

خود: خودشناسی، خودباوری و تلاش برای رشد و تعالی و خودسازی.

خدا: شناخت،‌ ایمان، بندگی،‌ اخلاص و استقامت و...

انسان: رفتار صحیح و سازنده و زمینه‌ساز حرکت به سوی هدف نهایی و کمال انسانی.

جهان: برخورد سازنده، درست، برای بهره‌وری در جهت کمال و هدف خدایی خویش! که جهان را هدفی است و انسان را بهایی! و امام در پندی گران می‌فرماید: «اِنّه لَیسَ لِأَنفُسِکُم ثَمَنٌ اِلّا الجَنّةَ فَلا تَبیعُوها اِلّا بِها»[۱۴]

بدانید که جان‌های شما را بهایی نیست جز بهشت! پس خود و تلاش‌ها و کوشش‌های خود را به کم‌تر از آن نفروشید.

۱۰. منبع تربیت

در این جای‌گاه، منبع، مکتب اسلام است، یعنی آموزه‌های قرآن و قوانین موضوعه‌ صاحب مکتب، یعنی، خداست! و مربّی‌اش فرستاده‌ی او، که دانا، انسان کامل و نمونه است و هر دو مصون از خطا، تحریف و بِزه و...![۱۵]

هر دو مورد اعتماد و تأیید حق‌تعالی، آموزه‌هایش، هدایت‌گر به بهترین‌هاست، «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي هِيَ أَقْوَمُ»[۱۶] و فرستاده‌اش بهترین الگوی رفتاری با عظمت‌های اخلاقی! «إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظيمٍ»[۱۷] پس، «قرآن بهترین کلام از بهترین گوینده و برای بهترین شنونده و یادگیرنده (پیام بر و امّت اسلام) است»[۱۸]

۱۱. ابعاد تربیت

تربیت سویی دارد که کمال است و ابعادی دارد که شامل همه‌ جوانب زندگی است، یعنی شعاع تربیت بسی گسترده است،‌عقل و احساس، جسم و جان، روان و تن، پیدا و پنهان، دین و دنیا، مادّه و معنی و همه و همه را در برمی‌گیرد.

علامه می‌فرمایند: «هدف اسلام، سر و سامان دادن به جمیع جهات زندگی انسانی است و هیچ یک از شؤون انسانیت نه کم و نه زیاد، نه کوچک و نه بزرگ را از قلم نیانداخته، و برای هر عملی از اعمال زندگی، هیأت زیبایی ترسیم کرده که از غایت حیات حکایت می‌کند.»[۱۹]

سزاست همه را ورزیده سازیم، جسم را با غذا و ورزش رشد دهیم و عقل را با برهان و دلیل! ظاهر را به محاسن اخلاقی و باطن را به مکارم! روح را به پرستش و تن را به ریاضت! تا به تعادل شخصیّت و کمال همه‌ جانبه گردیم.

۱۲. محتوای تربیت

ایجاد پیوند با پروردگار آغازگر هستی(آغاز)، راه شناسی (شریعت)، راه‌نماشناسی(نبوت)، مقصدشناسی (انجام و معاد) از محتوای تربیت است که با ایجاد آگاهی و کشش و کوشش در پرتو دانش و بینش، به رفتار نیک و گفتاری نیکو و‌ اندیشه‌ای پاک در مسیر بندگی، به پیروی از آموزه‌های الاهی و الگوهای رفتاری به فرجام نیک برسد و آن مقام قرب و رضای الاهی است.

۱۳. جهت تربیت

جهت تربیت در نظام تربیتی اسلام، همان راه فطرت است. (فطرت توحید همان عالم استعداد‌ها و پیمان فطرت است و همه‌ی افراد بشر دارای روح توحیدی‌اند و پرسش از آن‌ها «اَلَستُ بِرَبِّکُم» به زبان تکوین و آفرینش است و پاسخ آن‌ها نیز به همین زبان است)[۲۰] «یعنی رسیدن به جهت مطلوب، و مطلوب در این نظام آن چیزی است که شرع و خدا می‌پسندد».[۲۱] و همه‌ تلاش‌ها و کوشش‌ها در جهت ایجاد شوق و انگیزه در فرد است تا به دیدار معبود بشتابد، پس جهت، رسیدن انسان به سوی خداست، رهایی از همه‌ علقه‌ها و علاقه‌ها و اله‌ها و آلهه‌ها!

۱۴. مختصّات تربیت

تربیت در این مکتب و دیدگاه و جهان بینی، در انحصار هیچ طبقه، گروه، نژاد، منطقه و شرایط و... نیست.

دوران تربیت طیفی به گستره‌ حیات آدمی، از کودکی (زمان تولّد) تا مرگ! (بلکه شماری به دوران جنین نیز نظر دارند).

براساس الگوهای رفتاری است به صورت زنده و مجسّم چون وجود پیام بران و معصومان(ع).

پیراستن محیط از عوامل تنش‌زا و کاهش اثرات آن‌ها در زندگی فردی و اجتماعی.

کنترل رفتار و ارتباط‌های اجتماعی به عنوان ضروری‌ترین عامل اثرگذار.

واقع بینی و درک و فهم حقایق زندگی در بستر هدف‌مند نظام هستی.

هدف گرایی و گریز از پوچی و پاسخ به چرایی‌ها و چگونگی‌های‌ زندگی!

استوار سازی بنای تربیت بر پایه و ارکان علم و ایمان و اخلاق و عمل[۲۲]

پیوند محتوایی آموزه‌ها درعرصه‌ی زندگی با موضوعات و مسایل پیوند خورده‌ با آن.

۱۵. زمینه‌ها وبسترهای درونی تربیت (درانسان)

 «انسان دارای زمینه‌ فطری و آشنایی با خاست‌گاه پاکی‌هاست، در کنار این، میل به کنجکاوی به صورت غریزی در وجودش خودنمایی می‌کند و حبّ ذات وسیله‌ دیگری در جذب زمینه‌های سودبخش است. و از ابعاد وجودی اوست»[۲۳] که در پرتو آن به علم، قدرت،‌مال و فرزند و میل به جاودانگی، لذّت‌جویی، سعادت طلبی و کمال خواهی و...می‌اندیشد و هر یک در صورت اصلاح و کنترل در تربیت آدمی نقش فراوان دارد. و نیز گرایش به تعالی و تکامل که تا بی‌نهایت او را به اوج و عروج می‌رساند، میل به عدل و داد و گریز از بی‌داد و ستم و رعایت مظلوم و ستم دیده و تمایل به ایثار، فداکاری و حق‌جویی و گذشت و... از جمله زمینه‌های نهادینه شده است در نهاد او که به سوی فضیلت‌ها و ارزش‌ها می‌کشاند. علّامه می‌فرمایند: «عقل عادّی با تدبیر خود تربیت می‌کند و خدای سبحان اولیای خود را با تأیید تربیت می‌کند».[۲۴]

۱۶. تربیت به عهده خداست

چون انسان از آفریده‌های اوست و در ملک او قرار دارد، پس پرورش او نیز چون دیگر نیازهایش به عهده‌ با کفایت اوست و چه نیکو کوشیده است تا در تربیت و تعلیم او بکوشد، به او علم و بیان و قرآن آموخت، اسما و حقایق را یاد داد، کرامت بخشید و جانشین خود ساخت و در راستای این وظیفه‌ خطیر به قانون‌گذاری (آیات وحیانی) پرداخت و آموزگاران وارسته‌ای (پیام بران) را به عنوان الگوهای رفتاری و دعوت‌گران به حق را گسیل داشت و هر دو را مصونیّت بخشید (از خطا و تحریف) تا انسان با اعتماد و اطمینان کامل در پیروی از قانون و مربّی راه رستگاری خویش بپوید و به سرمنزل مقصود (عبد صالح شدن) نایل آید.

ادامه دارد ... .

پی نوشتها:

[۱]. پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان، دکتر علی قایمی، امیری، تهران، ۱۳۶۴.

[۲]. در تربیت، برتر‌اندراسل، شوقی، عطایی، تهران ۱۳۴۷.

[۳]. تحریم، ۶.

[۴]. مائده، ۱۰۵.

[۵]. نهج البلاغه، خ ۲۰۱/۴.

[۶]. نهج البلاغه نامه‌ی ۳۰/۳.

[۷]. نهج البلاغه، نامه‌ی ۳۱/۱۰۸.

[۸]. نهج البلاغه، حکمت ۵.

[۹].. نهج البلاغه، حکمت ۵۴.

[۱۰]. اخلاق و تربیت در اسلام، سیّد قطب، روح الله مازندرانی، رسالت قلم، تهران.

[۱۱]. مائده، ۷.

[۱۲]. المیزان، ج۳، ص ۸۹.

[۱۳]. اصول التربیة الاسلامیة و اسالیبها، عبدالرّحمن النّحلاوی ۱۹۷۹ دمشق.

[۱۴]. حکمت، ۴۵۶.

[۱۵]. اسلام و تعلیم و تربیت، دکتر حجّتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۵۹.

[۱۶]. اسراء، ۹.

[۱۷]. قلم، ۴.

[۱۸]. المیزان، ج۲، ص۵۷۵.

[۱۹]. المیزان، ج۶، ص ۳۶۸، چ۳۱.قم.

[۲۰]. تفسیر بهرام‌پور، ج۱ ص ۱۷۳، قم آوای قرآن ۹۰

[۲۱]. مربّیان بزرگ، ژان شاتو، غلام حسین شکوهی، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۵۵.

[۲۲]. روان شناسی کودک، فرانسیس الیک، دکتر آزادگان، نشر‌اندیشه، تهران، ۱۳۵۵.

[۲۳]. در تربیت، برتراندراسل، شوقی، عطایی، تهران، ۱۳۴۷.

[۲۴]. المیزان، ج۱، ص ۵۷۵.

*نویسنده: دکتر احمدعلی افتخاری، استاد دانشگاه اصول الدین قم

کد خبر 2528120

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • بهار ۱۴:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۲
      0 0
      سلام ممنون از سایت خوبتون تربیت تا این حد معنی ش گسترده هست ؟ من نمی دونستم ! مرسی واقعا عالی بود